گزارش شرکت در اولین رویداد متاورس در ارومیه

metaverse

چندی پیش در یک رویداد مربوط به متاورس در شهر ارومیه شرکت کردم و این روزها که باز اشتیاق نوشتن در وبلاگ در من ایجاد شده بهانه خوبی هست تا در این مورد گزارش کوتاهی بنویسم.

شاید بگویید معلم فیزیک را چه به این چیزها! اما باور کنید من با افزایش اطلاعاتم در زمینه های مختلف میتوانم معلم فیزیک بهتری شوم. یعنی تاثیر این را در تدریسهایم به وضوح مشاهده کرده ام و احساس میکنم این روزها با سرعت بیشتری باید اطلاعات خودم را به روز کنم تا بتوانم با نسل جدید دانش آموزانم  ارتباط بهتری برقرار کنم.

ماجرای من و متاورس نیز از یک پادکست شروع شد. پادکستی به نام متاورس !

در این لینک میتوانید اطلاعاتی در مورد این پادکست دریافت کنید.

درست هست من انسان جوگیری هستم! و الان جو پادکست به شدت مرا فرا گرفته است و شدیدا دارم پادکست هایی با موضوعات مختلف را دنبال میکنم که به زودی لیستی از آنها اینجا منتشر خواهم کرد.

اما پادکست متاورس را یک فرد دوستداشتنی و الهام بخش میسازد یا بهتر است بگویم کارگردانی میکند، آقای سیاوش صفاریان پور.

افرادی که هم سن و سال من هستند یا متولدین دهه هفتاد علاقه مند به نجوم ایشان را از برنامه آسمان شب میشناسند. من هم از همان جا و به دلیل علاقه ام به نجوم با ایشان آشنا شدم و بعد ها با برنامه چرخ و خیلی برنامه های علمی دیگر و بعدها از پیج اینستاگرام و پادکست ایستگاه فضایی و پند پادکست دیگر که فعلا جای آن نیست تا لیستشان کنم.

در این ویدیو یک بخش از برنامه آسمان شب را میتوانید ببینید.

وقتی شنیدم که قرار است در ارومیه برنامه اجرا کنند باورم نمیشد چون همه که اطلاع دارید این روزها و البته ماههای قبل تر اوضاع چگونه بود و خیلی بعید به نظر میرسید چنین برنامه هایی جایی برای اجرا داشته باشند. ارومیه به شهر من نزدیک است (البته اگر سه ساعت سفر را زمان کوتاهی در نظر بگیریم) و من میتوانستم در این برنامه شرکت کنم.  خوشبختانه موعد مقرر فرا رسید و در روز یکشنبه سوم اسفند 1401 من عازم ارومیه شدم تا راس ساعت نه صبح در برنامه شرکت کنم.

تصور من این بود که سالن لبریز از جمعیت علاقه مند خواهد بود و من باید زودتر برسم تا جای مناسبی برای خودم پیدا کنم.

مسافرت از ساعت پنج و نیم صبح شروع شد. به سمت ارومیه و از جاده تبریز به راه افتادیم. هنوز خورشید طلوع نکرده بود و در میان راه بود که کم کم خورشید چهره ی زیبایش را به ما نشان داد.

از کنار دریاچه ارومیه عبور کردیم و دیدن جای خالی خشک شده دریاچه من را بسیار غمگین کرد.

طلوع خورشید

تقریبا ساعت هشت و ده دقیقه بود که به ارومیه رسیدیم و از اینجا به بعد با نقشه گوگل دنبال نشانی محل برگزاری رویداد بودیم. خیابان برق اتاق بازرگانی صنایع معادن و کشاورزی!

و بالاخره با پرس و جو توانستیم محل دقیق را پیدا کنیم. ساختمان با کلاسی به نظر میرسید. وارد که شدم فقط یک برگه کوچک روی دیوار بود که نوشته بود محل برگزاری رویداد متاورس!

و باز هم من نمیدانم به چه دلیل انتظار پوستر با شکوه تر و بهتری را میکشیدم و با خودم فکر کردم شاید در محل برگزاری یعنی طبقه سوم باید دنبال این انتظازم باشم. از پله های پیچ دار با تردید بالا رفتم و بعد رسیدم به سالن همایش! از در که نگاه کردم دیدم چند نفر انگشت شمار داخل سالن هستند و هنوز هیچ خبری از مسولین برگزار کننده نیست!

ساعت تقریبا نه بود و بر اساس اطلاعیه برنامه میبایست در ساعت نه شروع میشد!

همه اینها برای من بسیار ناراحت کننده بود! رویدادی که در مورد تکنولوژی آینده, در مورد آینده اجتناب ناپذیر زندگی ما هست با این میزان از بی برنامگی در حال برگزاری بود!

در این حین که دو سه نفر دیگر به افراد حاضر در سالن اضافه شده بود من حواسم به در بود که دیدم آقای صفاریان پور و همراه ایشون آقای محمد سیمری وارد سالن شدند. با هیجان دستام رو بالا بردم که تشویق کنم دیدم که اصلا کسی متوجه این اتفاق نشده و انگار کسی به اندازه من از دیدن آقای کارگردان ذوق زده نشده بود! به هرحال مجری های اصلی برنامه رفتند و به آرامی در ردیف اول جای گرفتند و بعد از این بود که دو یا سه نفر از افرادی که در ردیف اول بودند بهشون خوش آمد گفتند و تحویلشون گرفتند!

و بعد هم آقای دکتر طباطبایی که از سالها پیش از کلاسهای نجوم مرکز فرزانگان با ایشان آشنا شده ام وارد شدند و دیدن یک آشنای قدیمی باعث شد کمی از حس غریبگی در من کاسته شود!

به هر حال با وجود سیستم صوتی و تصویری ضعیف سالن سخنرانی شروع شد! و آقای صفاریان پور به روی صحنه رفتند و صحبتهای خودشون رو شروع کردند.

با بیانی بسیار صمیمی و ساده با آن لبخند بسیار با مزه و دوست داشتنی و حرکات سنجیده! از این لحظه به بعد بود که از حضورم در این رویداد خوشحال بودم. دیدن انسانهای موثر و الهام بخش از نزدیک واقعا برای من مهم است. دوست دارم ساعتها در کنار این افراد باشم و از آنها یاد بگیرم.

من در کنار آقای سیاوش صفاریان پور (سمت چپ) و دکتر هادی طباطبایی (سمت راست )

صحبت ها طبیعتا درباره متاورس بود و معرفی آن و در مورد سفر انسان به دنیای شگفت انگیز متاورس! اینکه انسان قبل از قدم گذاشتن بر روی مریخ به این دنیای عجیب وارد شده است!

تا حد زیادی صحبت ها برایم آشنا بودند چون بسیاری از آنها را از مطالب پادکست یاد گرفته بودم. اما شنیدن مجدد آنها لذت بخش بود.

بعد از صحبتهای آقای صفاریان پور بر روی اسلایدهای زیبا که البته بر صحنه بسیار کم فروغ دیده میشدند؛ آقای سیمری صحبت کردند در باره تاریخچه متاورس و کتابی که این آینده شگفت انگیز را پیش بینی کرده بود.

کتاب Snow Crash که همین الان با جستجو در اینترنت متوجه شدم جادی ترجمش کرده!

در این لینک میتونید ترجمه جادی رو بخونید و لذت ببرید.

اینکه در یک کتاب تخیلی رویدادهای آینده پیش بینی میشن خیلی جالب هست. مثل رویدادهایی که قبلا در کتابهای آیزاک آسیموف یا ژول ورن از اونها یاد شده.

2 دیدگاه برای “گزارش شرکت در اولین رویداد متاورس در ارومیه

  1. محدثه گفته:

    عالی بود، ممنون که به اشتراک گذاشتید این تجربه رو.
    بهای علم غیرقابل وصفه و ای‌کاش بیش از این قدرش رو بدونیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *